برای دورانی که داره سر میرسه و من براش غمگینم.
جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۲۲ ب.ظ
امروز نشستم فکر کردم و متوجه شدم چه قدردلم برای تمام چیزایی که رفتند یا دارن میرن تنگ میشه.
اونقدری تنگ خواهد شد که بشینم براش هر چند وقت یه بار درست حسابی سیگار بکشم.
امروز فهمیدم تلاش کردن برای بازگشت و درست کردن چیزیو درست نمیکنه و باعث میشه غم بیشتریو حس کنم.
هر چند یه خلا همیشه هست هر چند ای کاش همیشه هست ولی تضمینی هست که اگه ای کاش های الانمو انجام میدادم ای کاش های جدید نداشتم؟
این یه تیکه از زندگیم بدجوری سرده.یه جوری که نمیتونم با شمع روشن کردن گرمش کنم؛فقط باید صبر کنم زمستون تموم شه.
فقط امیدوارم.امیدوارم درک کنید که سرده و شمع شید.اونقدری شمع روشن کنید تا زمستون شکست بخوره و بره.
۹۷/۰۸/۱۸